دانلود رمان دیوانه تر از مجنون  از مه گل 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان دیوانه تر از مجنون pdf از مه گل با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان مه گل مـیباشـد

موضوع رمان:عاشقانه/اجتماعی

خلاصه رمان دیوانه تر از مجنون

یک شبی مجنون نمازش را شکست

بی وضو در کوچه لیلا نشست

عشق آن شب مست مستش کرده بود

فارغ از جام الستش کرده بود

سجده ای زد بر لب درگـاه او

پر ز لیلا شـد دل پر آه او

گفت یا رب از چه خـوارم کرده ای

بر صلیب عشق دارم کرده ای

جام لیلا را به دستم داده ای

وندر این بازی شکستم داده ای

نشتر عشقش به جانم مـی زنی

دردم از لیلاست آنم مـی زنی

رمان پیشنهادی:دانلود رمان پیوند اجباری مه گل

قسمت اول رمان دیوانه تر از مجنون

همـیشـه صدای خش خش برگـا آرومم مـی کرد.

نمـی دونم چرا اما احساس مـی کردم من بی اندازه به پاییز،

شبیه هستم. نفسی عمـیق کشیـدم زیر درختای لخت

وعریان پارک قدم برداشمتمام زمـین پر بود از برگ های زرد و بی جون ،

باد به آرومـی البالی برگـها مـی رقصیـدو برگ هارو با خـودش همراه مـی

کرد…

سرجام ایستادم و سرمو باال گرفتم. نگـاهم به درخت سرد و

خشک شـده ای که دیگـه چیزی از برگـاش نمونده بود

افتاد.
دلم واسه اون برگـهای باقـی مونده رو درخت سوخت.

اونام حس منو داشتن،مطمئنم اونام دوست داشتن بیوفتن و

بمـیرن.

چشم از درخت گرفتمو به راهم ادامه دادم

خیلی سختـه،یه دختر بدون خانواده،تـو یه دنیا به این بزرگی

زندگی کنه،تـو هر شرایطی قابل درک نیست اونم واسه

منی که با رفتن حسام تنها بچه خـونه بودم.

آره شایـد از دیـد خیلیا من لوس بودم. دختری وابستـه به مامان و

باباش، دختری که تمام زندگیش نوازش های مامان و

باباش بود،با نفسشون نفس مـیکشیـد،با نگـاهشون جون مـیگرفت.

باصدای گوشیم به خـودم اومدم؛

الو

این استقبال گرمت

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان