دانلود رمان ساعت هشت از feedback لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان ساعت هشت pdf از feedback لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان feedback مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه

خلاصه رمان ساعت هشت

امشب عروسی بهبود و نیکی در چالوس است و همه مشغول تدارک مراسم عروسی هستند

در تـهران هم عروسی دانا و بینش است و ماجرای این دو خانواده از طریق اشخاصی که در این بین هستند

به نوعی به هم مربوط مـیشود و واسطه هایی باعث مـی شوند تا عروسی بهبود و نیکی به هم بخـورد

این وسط رازی که نبایـد برملا شود ، از حرفهای بین افراد برملا شـده و به نوعی خانواده تـهرانی و

شمالی به هم مربوط مـی شوند

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان حریم و حرام

قسمت اول رمان ساعت هشت

با صداي مبهمـی پلک هام تکون خـورد و چشمام نیمه باز شـد خیلی سعی کردم که چشمامو

به طور کـامل باز کنم و به اطرافم نگـاهی یندازم احساس مـیکنم سرم سنگین شـده

نمـیتـونم تکونش بدم انگـار یه چیزي داره پاي چپمو آزار مـیـده درد ِ عجیبی در پشتم

حس مـیکنم صدا نزدیک تر شـد مدام در حال تکرار کردن کلمه ایه :

-کمک! کمک!

کـاري نمـیتـونم بکنم خیلی دوست دارم از جام بلند بشم تا ببینم چه اتفاقـی برام افتاده و دور

و برم چی گذشتـه؟! اما قادر به این کـار نیستم و انگـار پاهام تکون نمـی خـوره تند تند

نفس مـیکشم و کمـی ترسیـده ام چند ثانیه اي گذشت تا ذهنم از خـودش این سؤالا رو

بپرسه و مدام با خـودش بگـه :

-یعنی من اینجا چیکـار مـیکنم؟! چرا رو زمـین افتادم؟! دور و برم چه اتفاقـی افتاده؟!

چی به من گذشتـه؟

هرچی فکر مـیکنم ، چیزي به ذهنم نمـیرسه احساس بدي دارم از اینکه روي زمـین افتادم

و نمـیتـونم کـاري کنم ، کلافه ام انگشتاي دستمو کمـی تکون دادم تا به حرکت در بیاد و

سست نشـه با دست راستم…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان