دانلود رمان آتش عشق من  از گیسوی پاییز

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان آتش عشق من pdf از گیسوی پاییز با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان گیسوی پاییز مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه

خلاصه رمان آتش عشق من

داستان آتش عشق من درباره ی دختریه که تـو زندگیش ضربه مـی خـوره ولی سعی مـی کنه

راهش رو ادامه بده و بشـه همون آدم سابق با تجربه های جدیـد و

خدا هم یه آدم خـوب رو سر راهش قرار مـیـده..

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان آدم و حوا گیسوی پاییز

قسمت اول رمان آتش عشق من

به قدري که از شـدت درد اخمام رفت تـو هم و ناله اي کردم. اونقدر کم جون که بيشتر شبيه

صداي کسي بود که از تـه چاه حرف مي زنه. ولي همون ناله باعث شـد دستي به حالت نوازش روي

سرم حرکت کنه.

مي خـواستم چشمامو باز کنم اما يه چيزي باعث مي شـد نتـونم راحت اين کـار رو انجام بدم .

انگـار پايين پلکـام چوب کبريت گذاشتن که کـامل باز نشـه. با اين حال به همون اندازه که تـونستم

چشمامو باز کنم اکتفا کردم.

اولين چيزي که ديدم چشماي سرخ از گريه ي مامان بود.

به زور لبخندي زد.

مامان _ باالخره چشماتـو باز کردي عزيزم؟

چقدر صداش بغض داشت!!! لباش از زور بغضي که تـو گلوش بود مي لرزيد. اما همچنان

لبخندش رو حفظ مي کرد .

به زحمت لبامو حرکت دادم.

من _ ما..ما..ن.آ..ب

مامان _ باشـه عزيزم. صبر کن دکترت رو صدا کنم. اگـه اجازه داد بهت آب مي دم.

و رفت بيرون تا دکتر رو صدا کنه.

تازه يادم افتاد چه اتفاقي برام افتاده.

تازه ياد نوازشاي پيام افتادم.

دستي رو شکمم کشيدم. قطعاً ديگـه وجود نداشت. با اينکه هنوز حسش نمي کردم ولي حاال که

وجود نداشت جاش خالي بود. چند ثانيه بيشتر نگذشتـه بود يه دکتر مسن و چند تا پرستار اومدن

تـو اتاق.

فشار خـونم و دماي بدنم چك..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان