دانلود رمان ایست قلب  از مقصوده بخشنده

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان ایست قلب pdf از مقصوده بخشنده با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان مقصوده بخشنده مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه

خلاصه رمان ایست قلب

آرام، دختر رمان ما که در شب عروسی اش، داماد ناپدیـد مـیشود و در پی ناپدیـد شـدنش، اتفاقاتی

روی مـیـدهد که باعث فهمـیـدن مسائلی درباره امـیر و همچنین شعله ور شـدن دوباره عشق قدیمـی

آرام مـیشود…

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان کلاویه

قسمت اول رمان ایست قلب

زنگ موبایلم باعث تند شـدن تپش قلبم شـد.

امـیر داره زنگ مـیزنه الهه جون. فکر کنم نزدیکه؛ آخه گفت چند دقـیقه قبل از رسیـدنش خبرم

مـیکنه.

عالمت سبز رنگ روی صفحه گوشیم رو چند بار با هیجان به خاطر این ناخن های بلندی که

آرایشگر واسم گذاشتـه بود، لمس کردم تا تـونستم تماس رو برقرار کنم.

جانم عزیزم؟

چند ثانیه بعد از گوش کردن به حرف های مرد پشت خط، نمـیـدونم نگـاهم و حالت چهره ام

چجوری بود که الهه با ترس به سمتم اومد و دستم رو گرفت.

الهه: حالت خـوبه عزیزم؟ چیزی شـده؟

شنیـدم؛ اما زبونم بند اومده بود. موبایلم رو با دست های یخ زده و لرزونم کنار گوشم گرفتـه بودم

و به حرف های اون مرد گوش مـیکردم. اشک هام پشت سرهم از چشم هام مـیریختن. فکرکنم

حرف های اون آقا تمام شـد یا شایـد هم دیـد، من حرف نمـیزنم، فکر کرد قطع کردم؛ او هم تماس

رو قطع کرد.

گوشی از دستم رها شـد.

خانم آرایشگر با عجله دستم رو گرفت، که خـودمم همراه گوشی روی زمـین پخش نشم.

آرایشگر: عاطفه یه آب قند واسش بیار. چی شـده عزیزم؟ چرا داری گریه مـیکنی؟ اتفاقـی افتاده؟

به سختی بغض تـو گلوم رو فرو دادم و گفتم:

مـیگـه امـیر نمـیاد! مـیگـه اصال نیستش که بخـوایم بیاریمش! اثری ازش نیست! خبری ازش

نداریم.

الهه: چی داری مـیگی؟ مـگـه مـیشـه؟ حتما واسه امـیر….

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان