دانلود رمان موج غریبی  از باران وثوقی لینک مستقیم برای اندروید و کامپیوتر و PDF

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان موج غریبی pdf از باران وثوقـی لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان باران وثوقـی مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه/همخـونه ای

خلاصه رمان موج غریبی

نسيم دختري شاد و سرحاله و در عين حال بسيار درسخـون تـو دانشگـاه تـهران

واسه رشتـه معماري قبول مي شـه با وجود مخالفت هاي مادر و پدرش براي

رفتن به دانشگـاه اونا رو راضي مي کنه اما وقتي به تـهران به خـونه ي يکي از رفقاي

قديمي پدرش ميره مسير زندگيش عوض مي شـه باعث مي شـه اين دختر شاد

عاشق بشـه ولي به هر نحوي که بتـونه سعي در جنگ با احساسش داره و بهراد

شايستـه هم متقابلاً اين احساس عميق رو نسبت به نسيم داره ولي

يه مشکلي اين وسط مقابل بهراد هست که

رمان پیشنهادی:دانلود رمان کبودی های زیر پوست شـهر مهسا موحد

قسمت اول رمان موج غریبی

تا از خـواب بلند شـدم رفتم روشويي و حسابي به صورتم آب زدم بعدش بدو بدو

رفتم پايين لپ تاپم رو هم برداشتـه بودم بعد از صبح بخير گفتن به بابا و مامان کنار

بابا روي مبل نشستم و با ذوق لپ تاپ رو روشن کردم بابا-خب !زود باش ببينم

نتيجه اش چي شـد؟ منم سريع وصل شـدم اينترنت و زدم سايت مخصوص رو از

استرس پام رو تکون مي دادم از اونجايي که لپ تاپ روي پام بود به شـدت داشت

بالا پايين مي شـد مامان-اِ؟ !نسيم آروم بگير دختر با صداي لرزوني گفتم :آخه

نمي شـه !نمي دوني چقدر آدرنالين بدنم رفتـه بالا بابا-باز شـد سريع به صفحه

نمايشش نگـاه کردم داشتم مي گشتم مامان چشاش رو بستـه بود و زير لب دعا

مي کرد بابا هم در حالي که داشت به صفحه نگـاه مي کرد و با چشاش در حال

کـاوش بود زير لب دعا زمزمه مي کرد اسمم رو ديدم نسيم بيدار، نوزده ساله..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان