دانلود رمان رقص تاریکی از zhra_skn مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان رقص تاریکی pdf از zhra skn مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان zhra skn مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه/تخیلی/فانتزی

خلاصه رمان رقص تاریکی

وقتی اتفاقـی سر و کله ی الوند پیـدا مـیشـه باعث مـیشـه بهین و خـواهرش به هویت واقعی خـودشون پی ببرن

با تمام وجودم دویـدم دلم مـیخـواست از اون عمارت و آدماش فرار کنم وقتی به خـودم اومدم

وسط انبوهی از درخت های بلند ایستاده بودم صدای نفس هام گوشم رو پر کرده بود

با ترس به اطرافم نگـاه کردم خدای من من گم شـده بودم تـوی قلبم احساس خلاء کردم و

خیلی بی اراده از تـه دلم فریاد کشیـدم شایـد همه ی اینا خـواب باشـه و وقتی

بیـدار شـدم همون بهین سابق باشم

بالاخره نفس کم آوردم و صدام قطع شـد اشک هام روی صورتم روون شـدند روی زانوهام خم

شـدم و ووزانو روی زمـین افتادم صدای هق عقم سکوت جنگل و مـیشکست

اومدنش رو حس کردم سعی کردم خـودم و جمع و جور کنم صداش تـوی دلم و خالی کرد:

رمان پیشنهادی:دانلود رمان عرق سگی مسیحه زادخـو

قسمت اول رمان رقص تاریکی

نگـاهی به رادمان انداختم به ماشینی که اون دست خیابون پارک کرده بود خیره بود و مـیخـواست

الوند و مجاب کنه نگـاهی بهشون بندازه انگـار الوند و نمـیشناسه

الوند

باالخره عصبانیش کرد مثل همـیشـه تنها نگـاه الوند بود که باعث شـد رادمان ساکت شـه و حیره به

رو به روش مشؽول به انجام کـارش بشـه

به کجا رسیـدی دادمهر؟!

خـودمو جمع و جور کردم لب تاب و روی پام جا به جا کردم با اینکه الوند برادرم بود ولی همـیشـه

یه جذبه ی خاصی داشت که با تـوجه به جایگـاهی که داشت کـامال به جا بود

همـینجان راداری که به حسین وصل کردم همـینجارو نشون مـیـده

انگشت اشارشو روی لب پایینش کشیـد و سری تکون داد

از پشت…

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان